عزيز مامان بهار داره مياد و اين عيد با بقيه عيدا برا من و بابايي حسابي فرق ميكنه اخه تو كنارمون هستي اين روزها حسابي شيرين كاري ميكني وقتي بابا از سر كار مياد حسابي زوق ميكني و با زبون خودت باهاش حرف ميزني اونم كيف ميكنه .با دستت باتو ميكيري و مياري نزديك دهنت .راستي جند روز بيش رفتيم اتليه و حسابي ازت عكس كرفتيم تو هم خيلي خوب با عكاست همكاري كردي عكسات خيلي خوشكل شده . احتمالاً امروز عكسات اماده ميشه ميام و تو وبلاكت ميزارم يكي از عكساتم كفتم بزرك كنن ميخوام بزنم توي سالن و حسابي كيفشو كنم .بسر كلم از روزي كه اومدي توي زندكي ما بركت رو هم با خودت اوردي خونه رو عوض كرديم و بابا تو فكر عوض كردن ماشينه قربون با قدمت برم . بابا قول داده كه...